۱۳۹۰ دی ۲۴, شنبه

"کش" بدهند یا ندهند،تق کشتی نظام درآمده!

روزی که زهرا کاظمی، عکاس بین المللی را قاضی مرتضوی با ضربه ای که به سر او وارد آورد کشت، ایشان او را قاضی شجاع خطاب کرد، کشش ندادند و پرونده را بستند.

روزی که دکتر زهرا بنی یعقوب را در بازداشت منکرات همدان کشتند، ایشان سکوت را به خانواده او که وابسته به سپاه پاسداران بودند توصیه کرد و گفت کشش ندهید.

روزی که فاجعه کهریزک فاش شد، ایشان، مانند ماجرای حمله به کوی دانشگاه در سال 87 ژست پیگیری گرفت اما همه دیدند که قاضی مرتضوی به دفتر احمدی نژاد نقل مکان کرد و ایشان سکوت را پیشه کرد و به پدر روح الامیني نیز توصیه به مدارا و کش ندادن کرد!

گفتند قتل های زنجیره ای فراتر از پوینده و مختاری و فروهر و همسرش است و یک لیست 44 نفره را شامل می شود که کشته اند و یکی از فتوا دهندگان آیت الله خوشوقت است که در بیت شماست. ایشان گفت به همان چهار مورد بسنده کنید و دادگاهی برای ماستمالی کردن برپا کنید و ماجرا را کش ندهید.

میلیون ها ایرانی فریاد زدند "رای ما کو؟" ایشان گفت بزنید توی دهن آنها که می خواهند نتیجه اعلام شده و زود تائید شده از جانب مرا کش بدهند.

2 سال و نیم است که خانواده زندانیان سیاسی از ظلم و جوری که درحق آنها و زندانیانشان می شود می نالند و ایشان دهها دیدار و سخنرانی کرده و خطبه نماز جمعه خوانده اما لام تا کام از این فاجعه سخن نگفته است. گوئی اوین در کره ماه است و روی زمین نیست تا ایشان بعنوان رهبر مسلمین جهان و بقول سرداران سپاه رهبر مستضعفان جهان درباره آن دهان باز کند.

یک ملت و دهها سازمان و نهاد حکومتی و یا بین المللی درباره زندان خانگی موسوی و کروبی می گویند و ایشان معتقد است نباید در باره این مسائل حرف زد و "کش داد"!

با درگذشت آیت الله منتظری نزدیک به یک میلیون نفر خودشان را رساندند به قم تا در تشییع جنازه او شرکت کنند و ایشان صلاح ندانست آن را "کش" بدهد!

سه سفر محرمانه به قم کرده و هر راست و دروغی که توانسته در دیدارهای خصوصی اش با مراجع گفته تا بلکه از آنها تائید کودتای 22 خرداد را بگیرد و چون موفق نشد، حالا اخبار مراجع را "کش" نمی دهند! آخرین نمونه آن نامه آیت الله دستغیب به آیت الله مهدوی کنی رئیس خبرگان است، که هیچ روزنامه ای آن را "کش" نداد!

می گویند "خاوری" رئیس بانک ملی که با اشاره مافیای حکومتی خود را به انگلستان و از آنجا به کانادا رسانده صندوقچه اسرار است و اگر بخواهند می توانند از طریق پلیس بین المللی او را برگردانند، اما ایشان می گوید "کشش ندهید". بگذارید همانجا زندگی کند. چون اگر بیاید اینجا ممکن است مثل سعید امامی زیر بازجوئی دهان باز کند و آنوقت نام آقا مجتبی و احمد جنتی و کارگزاران آنها مانند علینقی (سید محمد جدید) جهرمی و... وسط می آید.

می گویند آقا! این چه نظام و چه کشوری است؟ چه مجلسی است و چه قوه قضائیه ایست که با توصیه و دستور شما اداره می شود و قانونی درکار نیست؟ و برای مجلسی ها از بیت رهبری پوزه بند می فرستید. می گوید "لازم نیست کشش بدهید".

می گویند شما که در همین تهران و در نماز جمعه خود گفتی این ارقامی که درباره ناپدید شدن پول ها در دولت می گویند بیخود است، "ما که خودمان آمار و ارقام را داریم و اطلاعات هم داریم". پس چطور می شود جنابعالی از چپاول 3 میلیارد دلاری بی خبر باشید؟ می گوید "کشش ندهید".

آقا! گند کار در آمده. با کش یا بی کش!

(اصطلاح "پوزه بند" را فراکسیون 99 نفره که بعدها علی خامنه ای گفت نگوئید 99 نفر، من هم هستم و بگوئید یکصد نفر، در زمان آیت الله خمینی به کار برد. یعنی وقتی آقای خمینی به مجلس پیام داد که میرحسین موسوی باید نخست وزیر باقی بماند، رهبران این فراکسیون در مجلس آن زمان گفتند: برای ما از جماران پوزه بند فرستاده اند!)

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر